
آمادهای برای یه فیلم که مو به تنت سیخ کنه، نفست رو بند بیاره و تا مدتها ذهنت رو درگیر نگه داره؟ فیلم No Country for Old Men 2007 (با عنوان فارسی جایی برای پیرمردها نیست)، یه شاهکار نئو-وسترن جنایی به کارگردانی برادران کوئن و بر اساس رمان کورمک مککارتیه که داستان یه تعقیب و گریز مرگبار رو تو بیابونهای تگزاس روایت میکنه. با بازی خاویر باردم، جاش برولین و تامی لی جونز، این فیلم پر از لحظههای پرتنش، شخصیتهای پیچیده و سؤالهای عمیقه که تو رو به فکر درباره خیر و شر، سرنوشت و عدالت میندازه. تو این نقد فیلم جایی برای پیرمردها نیست 2007، داستان، بازیگری، کارگردانی و فضای تاریک فیلم رو زیر ذرهبین میبرم تا ببینی چرا این فیلم یه اثر کلاسیک مدرن و برنده 4 جایزه اسکاره. برای تماشای No Country for Old Men 2007 به تاپ وان مووی سر بزن!
یه نگاه به دنیای خشن و تاریک: مشخصات کلیدی فیلم
فیلم No Country for Old Men یه درام جنایی و نئو-وسترنه که سال 2007 اکران شد و بهخاطر داستان نفسگیر، کارگردانی بینقص و بازیهای خیرهکنندهاش، حسابی سر و صدا کرد. این فیلم محصول آمریکا، 2 ساعت و 2 دقیقهست و رتبهبندی R داره (بهخاطر خشونت، محتوای سنگین و زبان بزرگسال). جاش برولین در نقش لولین ماس، خاویر باردم در نقش آنتون چیگور و تامی لی جونز در نقش کلانتر اد تام بل بازی میکنن. امتیاز IMDb فیلم 8.2/10 و امتیاز Rotten Tomatoesش 93%ه که نشوندهنده تحسین گسترده منتقداست. فیلم 4 جایزه اسکار (بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر مکمل برای باردم) برد و فروش گیشهاش حدود 171 میلیون دلار بود. طبق نقدهای Roger Ebert، فیلم بهخاطر فضای وهمآلود و بررسی عمیق مفاهیم اخلاقی یه شاهکاره، هرچند بعضیا پایانش رو گنگ میدونن. این فیلم برای کساییه که عاشق داستانهای جنایی پیچیده و فیلمهای پرتنش مثل Fargo یا There Will Be Blood هستن.
تعقیب و گریز نفسگیر: داستان فیلم از زاویهای نزدیک
داستان فیلم جایی برای پیرمردها نیست 2007 تو سال 1980 تو بیابونهای تگزاس شروع میشه. لولین ماس (جاش برولین)، یه جوشکار ساده، موقع شکار به یه معامله مواد مخدر که به خون کشیده شده برمیخوره و یه کیف پر از 2 میلیون دلار پیدا میکنه. اون پول رو برمیداره، ولی نمیدونه این تصمیمش یه قاتل بیرحم به اسم آنتون چیگور (خاویر باردم) رو دنبالش میفرسته. چیگور، که مثل یه روح مرگبار با یه اسلحه عجیب (کپسول هوای فشرده) آدما رو شکار میکنه، انگار تجسم شر مطلقه. همزمان، کلانتر اد تام بل (تامی لی جونز)، یه پیرمرد با تجربه که دیگه نمیتونه این دنیای پرخشونت رو درک کنه، سعی میکنه جلوی فاجعه رو بگیره. فیلم با تعقیب و گریزهای پرتنش، لحظههای شوکهکننده و دیالوگهای عمیق، بیننده رو تو یه دنیای تاریک و بیرحم غرق میکنه که هیچچیز اونجوری که فکر میکنی پیش نمیره.
بدون اسپویلر، No Country for Old Men یه داستان جناییه که به موضوعاتی مثل طمع، سرنوشت، خیر و شر، و تغییر دنیای مدرن میپردازه. نقدهای The Guardian میگن فیلم با ترکیب فضای وسترن و هیجان جنایی، یه تجربه سینمایی بینظیره، ولی بعضیا تو Variety حس کردن پایان غیرمنتظرهاش ممکنه برای بعضیها ناامیدکننده باشه. اگه عاشق فیلمهای پرتنش و فکری مثل Sicario یا True Grit هستی، این فیلم حسابی تو رو میگیره!
چرا این فیلم قلب و ذهنت رو به لرزه درمیاره؟
فیلم جایی برای پیرمردها نیست مثل یه کابوس بیداریه که نمیتونی چشم ازش برداری. داستان لولین، چیگور و کلانتر بل پر از لحظههاییه که نفست رو تو سینه حبس میکنه: از تعقیب و گریز تو بیابونهای تگزاس تا لحظههای ساکت و پرتنش که انگار منتظر یه انفجار هستی. این فیلم فقط درباره یه سرقت و قتل نیست؛ درباره اینه که چطور طمع و تصمیمهای یه لحظهای میتونن زندگی رو نابود کنن، و چطور دنیای مدرن داره بیرحمتر از چیزی میشه که آدمای قدیمی مثل کلانتر بل بتونن باهاش کنار بیان. فضای بیابونی تگزاس، با جادههای خالی، متلهای قدیمی و غروبهای نارنجی، انگار خودش یه شخصیت تو داستانه که حس تنهایی و خطر رو تقویت میکنه. طبق نقدهای Rotten Tomatoes، فیلم با کارگردانی بینقص کوئنها و شخصیتپردازی عمیق، بیننده رو به فکر درباره معنای عدالت و اخلاق میندازه. اگه دنبال فیلمی هستی که هم هیجانانگیز باشه، هم ذهنت رو به چالش بکشه، No Country for Old Men همونیه که باید ببینی!
تاریکی که تو رو میبلعه: بازیگری و شیمی بین ستارهها
خاویر باردم تو نقش آنتون چیگور یه قاتل روانی و بیرحم رو بازی میکنه که با نگاههای سرد و صدای آروم و ترسناکش، انگار خود مرگه. عملکردش، که اسکار بهترین بازیگر مکمل رو براش آورد، به گفته Roger Ebert یکی از ترسناکترین و بهیادموندنیترین شخصیتهای تاریخ سینماست. جاش برولین تو نقش لولین ماس یه مرد ساده، اما طمعکار رو به تصویر میکشه که با تصمیمهاش، خودش رو تو مخمصه میندازه. تامی لی جونز تو نقش کلانتر بل یه پیرمرد خسته و فیلسوفمآب رو بازی میکنه که با غم و ناامیدی، دنیای جدید رو تماشا میکنه. شیمی بین این سه نفر، که بیشتر از طریق تعقیب و گریز و تصمیمهای جداگونه، حسابی فیلم رو پرتنش میکنه. نقدهای The Guardian میگن بازی باردم بهتنهایی ارزش دیدن فیلم رو داره، ولی برولین و جونز هم با بازیهای عمیقشون، داستان رو کامل میکنن. بازیگرای مکمل مثل کلی مکدونالد (کارلا جین، همسر لولین) و وودی هارلسون (کارسون ولز) هم به داستان عمق میدن.
جادوی بیابون و تنش: کارگردانی و زیباییهای بصری
برادران کوئن با سبک بصری مینیمال و پرتنش، یه دنیای تاریک و واقعی خلق کردن. فیلمبرداری راجر دیکینز، که نامزد اسکار شد، با تصاویر خیرهکننده از بیابونهای تگزاس، شهرهای کوچک و متلهای قدیمی، حس تنهایی و خطر رو منتقل میکنه. موسیقی متن فیلم تقریباً وجود نداره، و این سکوت عمدی، که نقدهای Rotten Tomatoes بهش اشاره کردن، باعث میشه صداهای محیط (مثل صدای باد یا شلیک اسلحه) حس ترس و تنش رو بیشتر کنه. طبق نقدهای The Guardian، کوئنها با کارگردانی دقیق و استفاده از سکوت، یه فضای وهمآلود ساختن که بیننده رو تو خودش غرق میکنه. طراحی صحنه و لباس (مثل لباسهای ساده لولین و کت و شلوار چیگور) به واقعیتر شدن فضای دهه 80 کمک کرده. بعضیا تو Variety حس کردن نبود موسیقی ممکنه برای بعضیها عجیب باشه، ولی همین سکوت به فیلم یه حس منحصربهفرد داده.
چی این فیلم رو جاودانه میکنه؟ نقاط قوت و ضعف
نقاط قوت:
- بازی خیرهکننده خاویر باردم که چیگور رو به یه شخصیت فراموشنشدنی تبدیل کرده
- کارگردانی بینقص برادران کوئن با فضای وهمآلود و تنشزا
- فیلمبرداری راجر دیکینز و فضای بصری خیرهکننده تگزاس
- داستان عمیق درباره طمع، سرنوشت و خیر و شر
نقاط ضعف:
- پایان غیرمنتظره و گنگ که ممکنه برای بعضیا ناامیدکننده باشه
- خشونت زیاد که برای همه مناسب نیست
- ریتم کند تو بعضی صحنهها که ممکنه حوصلهسربر باشه
برای کیه و چرا باید ببینیش؟
اگه عاشق فیلمهای جنایی و نئو-وسترن مثل Fargo، Sicario یا There Will Be Blood هستی، فیلم No Country for Old Men 2007 حسابی به دلت میشینه. این فیلم برای کساییه که از داستانهای پرتنش، شخصیتهای پیچیده و سؤالهای فلسفی درباره زندگی لذت میبرن، ولی اگه با خشونت زیاد یا پایانهای باز مشکل داری، شاید برات مناسب نباشه. برای تماشای No Country for Old Men 2007 به تاپ وان مووی سر بزن!
اگه این فیلم به دلت نشست، پیشنهاد میکنم Fargo (یه جنایی دیگه از برادران کوئن) یا Sicario (یه هیجانانگیز جنایی پرتنش) رو هم چک کنی.
اسپویلر: رازهای دنیای بیرحم (هشدار: حاوی اسپویلر کامل)
هشدار: اگه فیلم رو ندیدی، این بخش رو نخون! این بخش برای کساییه که فیلم رو دیدن، ولی داستان یا مفهومش رو کامل نگرفتن.
داستان از جایی شروع میشه که لولین ماس یه کیف پر از 2 میلیون دلار از یه معامله مواد مخدر پیدا میکنه و تصمیم میگیره نگهش داره. این تصمیم، آنتون چیگور، یه قاتل روانی که برای کارتل کار میکنه، رو دنبالش میفرسته. چیگور، که با یه سکه درباره زندگی و مرگ آدما تصمیم میگیره، هر کی سر راهش باشه رو میکشه. لولین سعی میکنه از چیگور فرار کنه و پول رو نگه داره، ولی تو یه متل توسط قاچاقچیهای مکزیکی کشته میشه. چیگور پول رو پس میگیره و کارلا جین، همسر لولین، رو هم پیدا میکنه. تو یه صحنه پرتنش، چیگور به کارلا جین پیشنهاد میده با سکه شیر یا خط بندازه، ولی کارلا جین قبول نمیکنه و احتمالاً کشته میشه (فیلم اینو نشون نمیده). کلانتر بل، که کل داستان دنبال چیگور و لولین بوده، هیچوقت نمیتونه جلوی فاجعه رو بگیره و تو پایان، با حس ناامیدی، بازنشسته میشه و از رویاهاش تعریف میکنه که انگار نشوندهنده پذیرش شکستشه. طبق نقدهای Roger Ebert، فیلم درباره اینه که تو یه دنیای بیرحم، عدالت و نظم قدیمی دیگه جایی ندارن. نقدهای The Guardian میگن داستان به موضوعاتی مثل سرنوشت، شر مطلق و ناتوانی انسان تو برابر خشونت پرداخته. فیلم سؤال میپرسه: آیا تو دنیای مدرن، خوبی و عدالت شانسی دارن؟
نقد فیلم جایی برای پیرمردها نیست نشون میده این فیلم با داستان پرتنش، بازیهای بینظیر و فضای تاریک، یه شاهکار جنایی و نئو-وسترنه که دل و ذهنت رو درگیر میکنه، ولی خشونت زیاد و پایان گنگش برای همه مناسب نیست.
فکر میکنی چیگور واقعاً تجسم شر بود یا فقط یه آدم عادی؟ کدوم صحنه فیلم جایی برای پیرمردها نیست 2007 حسابی تو رو گرفت؟ تو کامنتها برامون بنویس!